1.قَداَفلحَ المؤمِنون،اَلَذینَ فی صَلاتِهِم خاشِعُون.(مؤمنون آیات1-2)
به حقیقت رستگار شدند مؤمنان آنانکه ایشانند در نمازشان خضوع کنندگان.
2.وَاَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلواةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنکَر.(عنکبوت آیه 45)
وبرپای دار نماز را ،بدرستیکه نماز نهی می کنداز کارهای زشت و ناپسند.
3.وَاَقیِمُواالصَّلواةَ وَءَاتُواالزَّکواةَ وارْکَعُوامَعَ الرَّاکِعیِنَ.(بقره آیه 41)
و برپای دارید نماز را و بدهید زکات را و رکوع کنید با رکوع کنندگان.
4.واسْتَعیِنُوا بِالصَّبروَالصَّلواةِ وَاِنَّها لَکَبیِرَةٌ اِلاّعَلیَ الْخاشِعینَ.( بقره آیه 45)
واستعانت جوئید به شکیبایی و نماز و بدرستیکه آن نماز دشوار است مگر بر صاحبان خشوع.
5.اَلَّذیِن َیُومِنُونَ بِالْغَیبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلواةَ وَمِمّارَزَقْنَاهُم یُنْفِقُونَ.(بقره آیه6)
آنانکه می گروند به آنچه پنهان است و برپای می دارند نماز راو آنچه روزی دادیم ایشان را انفاق می کنند.
6.وَاَقِمِ الصَّلواةَ لِذِکْرِی.(طه آیه15)
وبرپای دار نماز را برای ذکر من
و .......................
منبع : http://nasimeandishe.persianblog.ir
نماز صبح:
زمان آن از طلوع صبح تا پیش از طلوع خورشید ادامه می یابد.
2- نماز ظهر:
زمان آن از زوال خورشید از میانه آسمان تا آنگاه که سایه هر چیز بجز سایهء اصلی آن (هنگام زوال) دو برابر شود
آمده است که ....تا آنگاه که سایه هر شی ای همانند آن گردد .
و به هر دو میتوان عمل نمود.
3-نماز عصر:
زمان آن از انتهای زمان ظهرتا غروب آفتاب
4- نماز مغرب :
زمان آن از غروب خورشید تا غایب شدن شفق سرخرنگ
4-نماز عشاء:
زمان آن از انتهای وقت نماز مغرب تا طلوع صبح نه طلوع خورشید بلکه قبل از اذان صبح
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مَثَل نماز، مَثَل ستون خیمه است ؛ اگر ستون محکم باشد، طنابها و میخها و چادر کارآیى دارند ، امّا اگر ستون بشکند، نه طنابى به کار مى آید و نه میخى و نه چادرى .
حضرت امام سجّاد (ع) به مردی که برای برآورده شدن حاجت مادّی به شخص ظالمی روی آورده بود،
فـرمود: به مسجدالنبی (ص) برو و دو رکعت نماز به جا آور تا حاجتت را خداوند برطرف نماید.
طریقه خواندن نماز حاجت:
همانند نماز صبح دو رکعت نماز به جا می آوری سپس بر پیامبر اکرم (ص) صلوات فرست و آخر سوره حشر و شش آیهء اول سوره ی حدید و دو آیهء 18 و 26 سوره ی آل عمران را بخوان.
" برگرفته از کتاب با ارزش "اهل البیت (ع)" "
آرامش در نماز
در یکی از جنگها که پیامبر همراه لشکر بودند، در شبی که
پاسبانی لشکر اسلام بر عهدهی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود،
نصف اول شب نصیبِ،عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس
عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آنحال
یکی از کفار به قصد شبیخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خیال
اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و
تشخیص نمیداد که انسانست یا حیوان یا درخت برای اینکه از
طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عباد
نشست و او اَبداً اعتنایی نکرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت
مجروح و خونین نمود باز حرکت نکرد تیر سوم زد پس نماز را کوتاه
نمود و تمام کرد و عمار را بیدار نمود عمار دید سه تیر بر بدن عباد
نشسته و او را غرق در خون کرده گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار
نکردی عباد گفت: مشغول خواندن سورهی کهف در نماز بودم و
میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمیترسیدم که دشمنبر
سرم برسد و صدمهای به پیغمبر برساند و کوتاهی در این نگهبانی
که به من واگذار شده کرده باشم هرگز نماز را کوتاه نمیکردم اگر
چه جانم را از دست میدادم.
آیا می دانید : تنها عبادتی که از زمان تکلیف در هیچ حالی
(خستگی ـ بیماری ـ پیری ـ جنگ ـ سرماـ گرما و...)
از انسان ساقط نمی شود نماز است؟
.: Weblog Themes By Pichak :.